Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

چـند ساعتی با هم بودیم

مـــــن به تـــــو نگاه میکردم…

و تــو به ساعتت

تـو قــرار داشتی و من  بـــی قراری 

مادر مرا ببخش درد بدنم بهانه بود !!!!

کسی رهایم کرده بود که صدای بلند گریه ام

اشک هایت را در آورد !!!!!

نویسنده ها کجایید ؟ می خواهم عشق بازی یاد بگیرم

قصه شیرین و فرهاد , لیلی و مجنون دارد دوباره تکرار

می شود می خواهم نقش لیلی را مثل مجنون بازی کنم !!!

ماندن کنار من لیاقت می خواست نه بهانه !!

در تک تک لحظات بی قراریم بلند میگویم :چرا با من اینکار رو کردی.

غفلت کرده ای "مادر" پشت یک قلب "عاشق"

فرزندت آرام آرام جان میسپارد و تو فراموش کردن

را به او نیاموخته بودی!!!

قسم به آسمان شب ، ستاره های بیشمار

قسم به سادگی به عشق ، به شعله های بیقرار

قسم به تیزی نگاه ، به ناز و غمزه نگار

که بی حضور چشم او ، شود خزان همه بهار

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 68 صفحه بعد