Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

پایان قصه ی ما را همان اول لو دادند

همان جایی که گفتن

یکی بووود یکی نبووود ...!

 قبول ..

 تو هیچ چیز توی دلت نیست...

باز هم من آدم بد قصه ام

که همیشه دلم پر است...

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:ادم بد,قبول,هیچ,چیز,دل,باز,بد,قصه,همیشه,دلم,پر,شعر تنهایی,شعر,عکس,عکس تنهایی,ساعت23:44توسط وحید SODAGAR | |

گر مانده بودی .. تو را تا به ارش خدا میرساندم

اگر مانده بودی .. تو را تا دل قصه ها میکشاندم

اگر با تو بودم .. به شب های غربت که تنها نبودم

اگر مانده بودی .. ز تو می نوشتم تو را می سرودم

 مانده بودی اگر نازنینم .. زندگی رنگ و بوی دگر داشت

این شب سرد و غمگین غربت .. با وجود تو رنگ سحر داشت

با تو این مرغک پرشکسته .. مانده بودی اگر , بال و پر داشت

با تو بیمی نبودش ز طوفان .. مانده بودی اگر , همسفر داشت

هستیم را به آتش کشیدی .. سوختم من ندیدی ندیدی

مرگ دل آرزویت اگر بود .. مانده بودی اگر , می شنیدی

با تو و عشق تو زنده بودم .. بعد تو من خودم هم نبودم

بهترین شعر هستی را با تو .. مانده بودی اگر !  می سرودم

باز اين دل سرگشته من ياد آن قصه شيرين افتاد

بيستون بودو تمناي دو دوست

آزمون بود و تماشاي دو عشق

در زمانيكه چو كبك

خنده ميزد " شيرين"!


تيشه ميزد "فرهاد"!

+نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:شیرین,فرهاد,تیشه,کبک,عشق,تمنا,سرگشته,قصه,عکس تنهای,عاشقانه ها,عاشقانه,متن عاشقانه,ساعت9:23توسط وحید SODAGAR | |

 

پایانی برای قصه ها نیست

    نه بره ها گرگ می شوند

      نه گرگ ها سیر

     خسته ام...

    از جنس قلابی آدمها..!

       دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زد...

          حالم خوب است

              اما،

                     گذشته ام درد میکند...

+نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:قصه,پایان,عشق,کارتپستال,گذشته,جنس,قلابی,ادم,گرگ,بره,خاطرت,متن عاشقانه,عاشقانه,جملات زیبا,,ساعت18:20توسط وحید SODAGAR | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 68 صفحه بعد